کوروش کبیر (تسخیر اکباتان و انقراض مادها)
کوروش کبیر (تسخیر اکباتان و انقراض مادها)
متاسفانه به دلیل فقدان اسناد و مدارک کافی اطلاعات دقیق و کاملی از این دوران در دست نیست به جز چند کتیبه از گاهشمار سلطنتی بابلیان. چنانچه از این شواهد برمی اید ۱۰ سال پس از سلطنت کوروش٬ آستیاگ به بهانه دفاع از منافع و تصرفات دولت ماد لشکری اماده میکند و عازم نبرد با کوروش میگردد. آستیاگ فرماندهی لشکر خود را به هارپاگ (کسی که پسرش توسط آستیاگ کشته شد) میدهد. از طرف دیگر کوروش نیز به جمع اوری سپاه مشغول میگردد و قوم خود را گرد می اورد. بنا به گفته هرودت قبایلی که کوروش انها را برای نبرد فرا میخواند عبارتند از: پاسارگادها٬ مرافیان٬ مسپیان. در میان این سه قبیله پاسارگادها نجیبزاده ترند و قومی هستند که پادشاهان پارسی از ان برامده اند. دیگر اقوام پارس به این ترتیب هستند: پانتیالیان٬ دروزیان٬ گرمانیان که به زراعت مشغولند و کشتگرند و دیگران که چادر نشین اند و رائیان٬ مردیان٬ دروپیک ها و سگاتی ها .
سرانجام نبرد بین دو سپاه سر میگیرد. یک متن بابلی به نام سالنامه نبونید جریان جنگ را اینگونه بیان میکند: کوروش با سپاه اندک خویش٬ سپاهیان عظیم اومان ـ ماندا را پراکنده کرد و بر آستیاگ پادشاه ماد چیره شد و او را به اسارت به وطن خویش برد. و در کتیبه ای دیگر از همین سالنامه چنین بیان میشود: آستیاگ لشکر اراست و به قصد پیروزی به جنگ کوروش پادشاه آنشان شتافت... سپاه٬ بر علیه آستیاگ طغیان میکند و او زندانی شد٬ او را تسلیم کوروش کردند٬ کوروش به سمت اکباتان (هگمتانه) شهر پادشاهی رفت. زر٬ نقره٬ اموال ایشان به غنیمت از اکباتان گرفت و به آنشان فرستاد.
این نوشته ها اشاره ای به چگونگی جنگها و شکست ها و پیروزیهای دو طرف نمیکند و فقط به کلیات یعنی پیروزی کوروش و خیانت هارپاگ اشاره میکند. مورخان متعددی که شرح کامل واقعه را روایت کرده اند بیان میکنند که پیروزی کوروش به سختی به دست امده است و خیانت هارپاگ چندان نبوده که باعث شود به یکباره سرنوشت جنگ را رقم بزند. به نظر بنده یکی از کاملترین روایات در مورد این جنگ که به شرح کامل از ماجرا می پردازد از ان پولیین است٬ پولیین مینویسد: کوروش ۳ بار با مادی ها جنگید و در هر ۳ بار شکست خورد٬ صحنه چهارمین نبرد پاسارگاد بود که در انجا زنان و کودکان پارس میزیستند٬ پارسیان در اینجا باز هم فرار کردند... اما بعد به سوی مادها که در جریان تعقیب لشکریان پارس پراکنده شده بودند باز گشتند و فتحی چنان به کمال انجام دادند که کوروش نیازی به پیکار مجدد ندید.
نکته جالبی که در اینجا باید به ان اشاره کرد و تعداد زیادی از مورخان در ان اتفاق نظر دارند این است که در جریان نبرد پاسارگاد٬ زنان پارسی دلاورانه بر بلندی قرار گرفته و از انجا پدران٬ برادران و همسران خود را ترغیب میکنند که به شکست گردن ننهند. لاجرم پس از تحمیل این شکست به آستیاگ٬ لشکر ماد به اکباتان عقب نشینی میکند و آستیاگ به گمان اینکه میتواند مدت زیادی در پشت دژهای اکباتان به مقابله با سپاه کوروش دست بزند به اکباتان پناه میبرد و سرانجام پس ۳ سال جنگ و گریز کوروش موفق میشود آستیاگ را شکست دهد و اکباتان را مسخر خویش نماید. کوروش پس از ورود به اکباتان اعلام کرد که قدرت به پارس ها منتقل شده است و می گوید که در گذشته پارس ها بنده مادها بودند و امروز ارباب انان اند. کوروش در میات تشریفات کاملا رسمی به خیمه سلطنتی آستیاگ وارد میشود و بر تخت او جلوس کرده و گرز او را به دست گرفت و نایب او اویبارس تاج مخروطی شکل پادشاهی را که مظهر سلطنت بود بر سر او گذاشت. سپس کوروش خود را جانشین آستیاگ معرفی کرد و با دختر او امیتیس ازدواج کرد و برای آستیاگ زندگی شاهانه فراهم ساخت به همین خاطر چند قوم آسیای مرکزی (پارتها٬ سکاها و باکتریانها) بر استان کوروش به عنوان جانشین آستیاگ سر به انقیاد گذاشتند. و بدین سان کوروش کبیر به دولت ماد و سرزمینهای تحت نفوذ ان تسلط یافت و اولین کشورگشایی خود را در سال ۵۵۰ پیش از میلاد به انجام رسانید.